پسر تصمیم گرفت از مادرش فیلم بگیرد. روی دوربین. او با کمال میل موافقت کرد، علاوه بر این که جذابیت های زنانه خود را به نمایش گذاشت. مادر که از افکار شیطانی گرم شده بود، خروس و توپ های سالم خود را با یک بادبزن با شکوه خوشحال کرد. و پسر کار خوبی انجام داد، به روشی بالغ به او جبران کرد - او او را در احمق لعنت کرد. اما به نظر می رسید که او را بیشتر روشن کرده است.
مهمان فرنک| 47 چند روز قبل
من می خواهم هر دوی آنها را لعنت کنم.
داداش| 31 چند روز قبل
پورنو می خوام ببینم و در کل می خوام ست سوپ جوجه زیر 35 سال رو فاک کنم؟
بازدید کننده مکرر| 44 چند روز قبل
دو تلیسه پلیس زن متخلف را دستگیر کردند. به جای اینکه حقوقش را بخوانند، شروع کردند به تکان دادن و مکیدن دیک او. یکی یکی. در آن خفه می شدند. آب دهان. بعد آنها را وادار کردند که بیدمشک هایشان را لیس بزنند و آنها را لعنت کنند. آنها هم دور هم نمی نشستند و هیچ کاری نمی کردند. در حالی که او آنها را کار می کرد و همدیگر را می لیسید. این چیزی است که من به آن می گویم مجری قانون. من خودم بدم نمیآید چنین نیم تنهای داشته باشم.
ناتالی| 56 چند روز قبل
چه شروع خوبی برای فضای خانواده، خواهران بسیار زیبا هستند و فقط یک روحیه کریسمس جذاب در هوا وجود دارد. معلوم شد پدربزرگ خیلی منظم است، اینجا دخترها قبلاً لباسشان را درآورده اند و او دارد چیزها را روی میز مرتب می کند. شاید بابابزرگ پیر شده باشد، اما هنوز مقدار زیادی پودر در پودرهایش وجود دارد. هر مردی نمی تواند با دو نفر کنار بیاید، اما این مرد به راحتی و بدون شک. راضی تمام چنین در پایان باقی ماندند، به نظر می رسد خوب پیش رفت.
نظر من
نام دوم چیست؟
دخترزیبا
پسر تصمیم گرفت از مادرش فیلم بگیرد. روی دوربین. او با کمال میل موافقت کرد، علاوه بر این که جذابیت های زنانه خود را به نمایش گذاشت. مادر که از افکار شیطانی گرم شده بود، خروس و توپ های سالم خود را با یک بادبزن با شکوه خوشحال کرد. و پسر کار خوبی انجام داد، به روشی بالغ به او جبران کرد - او او را در احمق لعنت کرد. اما به نظر می رسید که او را بیشتر روشن کرده است.
من می خواهم هر دوی آنها را لعنت کنم.
پورنو می خوام ببینم و در کل می خوام ست سوپ جوجه زیر 35 سال رو فاک کنم؟
دو تلیسه پلیس زن متخلف را دستگیر کردند. به جای اینکه حقوقش را بخوانند، شروع کردند به تکان دادن و مکیدن دیک او. یکی یکی. در آن خفه می شدند. آب دهان. بعد آنها را وادار کردند که بیدمشک هایشان را لیس بزنند و آنها را لعنت کنند. آنها هم دور هم نمی نشستند و هیچ کاری نمی کردند. در حالی که او آنها را کار می کرد و همدیگر را می لیسید. این چیزی است که من به آن می گویم مجری قانون. من خودم بدم نمیآید چنین نیم تنهای داشته باشم.
چه شروع خوبی برای فضای خانواده، خواهران بسیار زیبا هستند و فقط یک روحیه کریسمس جذاب در هوا وجود دارد. معلوم شد پدربزرگ خیلی منظم است، اینجا دخترها قبلاً لباسشان را درآورده اند و او دارد چیزها را روی میز مرتب می کند. شاید بابابزرگ پیر شده باشد، اما هنوز مقدار زیادی پودر در پودرهایش وجود دارد. هر مردی نمی تواند با دو نفر کنار بیاید، اما این مرد به راحتی و بدون شک. راضی تمام چنین در پایان باقی ماندند، به نظر می رسد خوب پیش رفت.